تولد نی نی گل
به رگهاى دل این آدمى گوشتپارهاى آویزان است که شگفتتر چیز که در اوست آن است ، و آن دل است زیرا که دل را مادهها بود از حکمت و ضدهایى مخالف آن پس اگر در دل امیدى پدید آید ، طمع آن را خوار گرداند و اگر طمع بر آن هجوم آرد ، حرص آن را تباه سازد ، و اگر نومیدى بر آن دست یابد ، دریغ آن را بکشد ، و اگر خشمش بگیرد بر آشوبد و آرام نپذیرد ، اگر سعادت خرسندىاش نصیب شود ، عنان خویشتندارى از دست بدهد ، و اگر ترس به ناگاه او را فرا گیرد ، پرهیزیدن او را مشغول گرداند ، و اگر گشایشى در کارش پدید آید ، غفلت او را برباید ، و اگر مالى به دست آرد ، توانگرى وى را به سرکشى وادارد ، و اگر مصیبتى بدو رسد ناشکیبایى رسوایش کند ، و اگر به درویشى گرفتار شود ، به بلا دچار شود ، و اگر گرسنگى بى طاقتش گرداند ، ناتوانى وى را از پاى بنشاند ، و اگر پر سیر گردد ، پرى شکم زیانش رساند . پس هر تقصیر ، آن را زیان است ، و گذراندن از هر حد موجب تباهى و تاوان . [نهج البلاغه]
از: بیژن چهارشنبه 87/11/23 ساعت 12:50 عصر
پسرم 10 ماهه شد
الله ابهی
ساریای عزیزم باز هم باید ازت معذرن خواهی کنم بخاطر مدت طولانی که واست مطلب نگذاشتم.راستش مودم کامپیوتر خراب بود و دنبالش نرفتم تا درستش کنم.تو 12 بهمن 87 یعنی 9ماه و 12روز که شدی دندان های خوشکلت نیش زد و تو 8ماهگی مامان پرستو رو صدا می زدی ماما ماما و به من هم می گی دا دا به جای بابا.خلاصه شیطتونی شدی واسه خودت.چهار دست و پا هم که نگو تند تند و از همه جا بالا می ری.دیگه حریفت نمی شیم.خلاصه بابایی باید بگم که نفس من و مامانت و چراغ خونمون شدی.خیلی خیلی دوست دارم.باز هم میام واست یادداشت میزارم.دوستت داریم.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
فهرست
[پست الکترونیــک]
[ورود به بخش مدیریت]
اوقات شرعی
درباره خودم
لوگوی خودم
لوگوی دوستان
اشتراک
آرشیو
طراح قالب